قیام در عصر غیبت

بررسی فقهی، تاریخی، اعتقادی بحث قیام و انقلاب

بررسی فقهی، تاریخی، اعتقادی بحث قیام و انقلاب

قیام در عصر غیبت

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
مسأله ی قیام و انقلاب بارها از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته، اما متأسفانه معمولا با پیش فرضهای ذهنی و تحت تأثیرات فضای سیاسی از دقت مورد نظر منحرف می گردد.
در این صفحه امیدواریم بتوانیم آنچنان که شایسته است این مسأله را مورد کنکاش قرار دهیم.
بعون الله و توقیقه

ما هم می شود قیام کنیم؟!

سم الله الرحمن الرحیم
ما هم می شود قیام کنیم؟!

 

مهم ترین بهانه ی مبارزه طلبان در رد روایات نهی از #قیام، مخالفت این ادله با ضرورت اسلام و آیات جهاد و دفاع از مظلومین و... است. ادّعای آنان اینست که این ادلّه قابل تخصیص نیست و باید همیشه به آن عمل شود، در حالیکه از جهت عملی لزوم همیشگی جهاد امکان ندارد و خود این افراد هم نمی توانند به آن ملتزم شوند.
برای مثال این یک واقعیّت محسوس و انکار ناپذیر است که هم اکنون در سطوح بالای دولت و مسؤولین فساد و ظلم قابل توجهی مشاهده می شود. هرچند اصولگرایان و بسیجی ها، ریاست جمهوری یا کابینه ی او را مسؤول این فسادها و در اثر عدم توجه به تفکرات رهبر می دانند.امّا منشأ این فساد هر چه باشد، مسأله ایست که آشکارا با آن درگیریم و اعتراضات مردمی و انتقادات نخبگان نیز در رفع آن تأثیری نداشته است.

✔️ هم اکنون از مبارزه طلبان می پرسیم: مگر مبارزه با ظلم و فساد از اصول اساسی مکتب اسلام نبود که هرگز قابل تخصیص نیست؟ هم اکنون تکلیف ما را روشن کنید! آیا می توانیم برای رفع این ستم های فراگیر جامعه دست به سلاح برده و به سران دولت حمله ور شویم؟
مطمئنا هیچگاه پاسخ مثبتی دریافت نخواهیم کرد! و توجیه آن هر چه باشد خود نقضی بر تخصیص بردار نبودن ادلّه ی جهاد با ستمگران و مفسدین است.این ادلّه نیز مانند تمام قوانین اسلام تابع شرایط خاصّ خود هستند که در دیگر روایات بیان شده و وجهی برای کنار گذاشتن ادلّه ی مخصّصه نیست.

 

بسم الله الرحمن الرحیم
❓چرا امام صادق علیه السلام برای زید طلب مغفرت کرد یا در سوگ او گریست؟

 

یکی از سؤالاتی که در زمینه ی بحث #قیام مطرح می شود این است که اگر قیام کردن مشروع نبوده چرا در برخی روایات امام علیه السلام برای زید طلب مغفرت کرده،‌ در سوگش ابراز غم نموده و یا به بازماندگان او لطف کرده اند؟

✳️پاسخ:

1️⃣. طلب آمرزش یا گریستن برای کسی نشان دهنده ی صحیح بودن تمام کردار او نیست، واضحست که زید حتی با اقدام اشتباهش،‌بالاخره عموی امام صادق علیه السلام بوده و به طرز مظلومانه ای کشته شده است. طلب مغفرت برای فرد گنهکار هیچ به معنای تأیید گناه او نیست.
چنانچه اقدام زید مورد تأیید بود باید قبل از کشته شدنش اصحاب را به یاری او ترغیب می فرمودند، و گرنه بیشتر شبیه نوشدارو پس از مرگ سهراب خواهد شد! در حالیکه نه تنها هیچ روایت معتبری به این شکل نداریم، بلکه طبق گزارش ها بین اصحاب امام صادق علیه السلام مشخص بوده اقدام وی صحیح نیست و با وی مناظره می کرده اند.

2️⃣. ما وقتی مبحث قیام یا هر حکم شرعی هر فعل دیگری را در نظر می گیریم، صورت مسأله ی ما صرفاً اصل آن فعل است؛ اما فردی که آن فعل را انجام داده ممکن است شرایط خاصی داشته باشد که نتوان به راحتی وضعیت وی را مشخص کرد.
برای مثال: واضح است که جنگ با امام معصوم علیه السلام و مقابله با ایشان گناهی نابخشودنی و بلکه موجب کفر است. در عین حال، قضاوت ما درباره ی حرّ بن یزید ریاحی این چنین نیست، با وجود اینکه وی راه امام حسین علیه السلام را بست و چه بسا اگر وی نبود این فجایع اصلا رقم نمی خورد.
در مورد زید هم روایات معتبر بالاتفاق عمل وی را نادرست می شمارند و امام باقر و امام صادق علیهما السلام او را از این اقدام نهی کرده بودند،‌ اما شاید اقدام خودسرانه ی او ناشی از غیرت شدید و عدم تحملش نسبت به ستم هشام بن عبد الملک بوده تا جایی که نهی امام علیه السلام را برای خود توجیه می کرده و یا در آخرین لحظات توبه کرده است، چنانچه از برخی روایات استفاده می شود.

🔷قرآن بسندگی سیاسی

بسم الله الرحمن الرحیم
🔷قرآن بسندگی سیاسی

 

  بازشدن دروازه های فرهنگی ایران به روی اندیشه های تجدد گرایانه ی غربی، تحوّلات زیادی در افکار اندیشمندان مسلمان پدید آورد. از مهمترین آنها این بود که برای افناع پیشینه مذهبی خود و نیز عرضه ی افکار خود به جامعه ی مسلمان ، ناچار بودند به این افکار رنگ اسلامی هم بزنند و آنها را از دل دین استخراج کنند.
طبعا این انتظار بی موردی بود که بتوان نصّ صریحی برای تأیید آرمان های این متفکّرین، از سنّت اسلامی یافت. از این رو، دست به دامن آیات یا روایاتی کلّی شدند که با کمی تفسیر می توانست مقصود آنان را تأمین کند. اینجا بود که بازار تمسّک به آیات جهاد، ولایت امر، رسیدگی به مستضعفان و... داغ شد.
در این میان، نقش مفسّرین اصلی قرآن، یعنی اهل بیت علیهم السلام، کمرنگ شد؛ زیرا بررسی و کنکاش در روایات خود زحمت و تخصّص بالایی لازم داشت، و معمولاً هم نتیجه ی بحث، خارج از هدف این نواندیشان می شد. همچنین آیات به صورتی گزینشی و تک بُعدی انتخاب شده و به آیاتی که خلاف هدف مطلوب را می داد، نمی پرداختند.
این در حالیست که با نگاه تک بُعدی به آیات، هر نتیجه ی دلبخواهی را می توان گرفت! مثلاً اهل سنّت برای تصحیح شوری به آیه ی شریفه ی «وأمرهم شوری بینهم»، برای حجّیّت اجماع در انتخاب امام و نیز عدالت صحابه  به آیات شریفه ای همچون «کنتم خیر أمّة...»، برای لزوم اطاعت از مطلق حاکمان به آیه ی مبارکه ی اولی الأمر تمسّک می کنند!

به عنوان نمونه ای از این استفاده های کلّی، بحث جهاد و امر به معروفست. این حرفیست که در محافلشان زیاد تکرار می کنند: «ده ها آیه و روایت در مورد تشویق به جهاد و امر به معروف و... داریم و نمی شود آنها را کنار گذاشت».
 اما تکلیف ده ها روایتی که مقصود این آیات را بیان کرده و تصدّی جهاد را منحصر در امام می شمارد، چه می شود؟!
جالبست بدانید که در میان ده ها روایتی که از دوران غیبت خبر داده یا وظایف شیعیان را برای آن زمان بیان می کند، حتی یک روایت صحیح و صریح نداریم که شیعیان را موظّف به #قیام و تشکیل حکومت کرده باشد!


 

دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر

بسم الله الرحمن الرحیم
📌دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر

 

🔸پیش از این بارها بر این تأکید شد که بر خلاف تبلیغات رسانه ای و برداشتهای سلیقه ای از سیره اهل بیت علیهم السلام، هرگز شیوه ی مقابله ی مسلحانه روش آنان نبوده و بلکه بیشتر روایات، مراعات تقیّه و عدم رویارویی مستقیم را توصیه می کنند.

یک نمونه ی جالب از این توصیه ها را می توان در روایت زیر دید که امام کاظم علیه السلام ضمن سفارش به عدم تقابل مستقیم با منصور دوانیقی، از شیعیان در خواست می کنند که به درگاه الهی روی آورده و مرگ او را بخواهند. صد البتّه این توصیه به ثمر می نشیند و پس از دعای عمومی شیعیان، مرگ منصور به صورت ناگهانی فرا می رسد!
این گزارش آموزنده را که حاوی نکات مهمّی در عرصه های مختلفست با هم مرور کنیم:

✅ابو ولّاد می گوید: در مدینه بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم و مبلغی همراه من بود که آن را به حضرت رساندم.
حضرت فرمود: «به اصحاب خود بگو: از خدای عز و جل تقوا پیشه کنید؛ شما در زمان سلطنت آن زورگو -یعنی منصور دوانیقی- هستید؛ پس زبان های خود را حفظ کنید و بر جان و دین خود تقیه نمایید، و هر آنچه را بر ما و خودتان از آن بیمناکید، با دعا دفع کنید؛ زیرا به خدا قسم دعا کردن و از خدا خواستن، بلا را بر می گرداند، اگر چه مقدر و حتمی گشته باشد و فقط امضای آن مانده باشد؛ پس خداوند را بخوانید و از او درخواست کنید که بلا را از شما دور می گرداند. پس در دعا پافشاری کنید که خدا آن بلا را از شما کفایت فرماید».

ابو ولّاد می گوید: وقتی گفتار امام کاظم را به اصحابم رساندم، آنان به آن عمل نموده و علیه منصور دوانیقی دعا کردند. و این موضوع در سالی بود که منصور به مکه آمده بود؛ پس پیش از تمام کردن مناسکش در نزدیکی چاه میمون مُرد و خداوند ما را از شر او راحت کرد.

 ابو ولّاد می گوید: من در آن سال به حج رفته بودم؛ پس بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم؛ حضرت فرمود: «ای ابو ولّاد! دیدی این امر من و تشویق شما برای نفرین کردن منصور دوانیقی چگونه به نتیجه رسید؟ ای ابو ولّاد! هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل می شود و خدا دعا کردن را بر آن بنده الهام می کند، مگر این که برطرف کردن آن بلا نزدیک باشد؛ و هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل می شود و خدا آن بنده را از دعا کردن باز می دارد، مگر این که آن بلا طولانی باشد؛ پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شما باد به دعا کردن!»
(بحار الانوار ۹۰/ ۲۹۸؛ برگرفته از ترجمه ی بحار مندرج در سایت قائمیه)

آفت رویکرد تأویلی در نتیجه گیری های سیاسی

بسم الله الرحمن الرحیم
آفت رویکرد تأویلی در نتیجه گیری های سیاسی
✍🏻 محمود رفاهی فرد، (در تالار مباحثه (http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2314&pid=8415#pid8415))

(البته پس از چندی توسط مسئولین سایت حذف شد!!)

 

 

🔸رویکرد تاویلی به نصوص دینی، در انحاء گوناگونی ظاهر می شود. گاهی تاویل ارائه شده، همراستا با معنای ظاهر است و از مستند معتبری هم برخوردار است (مانند این که روایت معتبری، تاویلی را برای آیه ای ذکر کند)؛ گاهی، تاویل ارائه شده،از مستند معتبری برخوردار نیست اما همراستا با معنای ظاهر است و می توان آن را به عنوان تاویلی محتمل پذیرفت. اما گاهی معنایی که مطرح می شود نه تنها از مستند معتبری برخوردار نیست بلکه کاملا بر خلاف معنای ظاهر عبارت است و به نوعی، عبارت را از معنایی که برای افاده ی آن القاء شده، تهی می کند. این نحوه تاویل که به تعبیر برخی می توان آن را تلاعب با آیات و روایات نامید، در برخی جریان های فکری نمونه های فراوانی دارد (مانند عذاب را از عذب دانستن و گوارای کافر معرفی کردن، غرق شدن فرعون در محبت الهی، عتاب حضرت موسی نسبت به حضرت هارون به این جهت که با گوساله پرستی مخالفت کرده و ...)

🔸گرچه این نحوه نگاه به نصوص دینی بیشتر در مسائل مربوط به توحید و معاد مطرح شده، اما در چند دهه ی اخیر و به تبعِ جو غالب سیاسی، شاهد سرایت این رویکرد به مسائل مربوط به امامت و نیز احکام فقهی هستیم. مثلا در کتاب "ولایت فقیه در حکومت اسلام" که از القائات سید محمد حسین طهرانی (مشهور به علامه طهرانی) تدوین شده است در توضیح حدیثی که صاحب هر قیامی قبل قیام امام زمان علیه السلام را طاغوت معرفی می کند آمده است:

"از قرینه‌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَآئِمْ‌ مى توان استفاده کرد که آن رایتى که برداشته شود... آن رایتى است که در مقابل رایت قائم است....و ولایتى را که به خود نسبت مى‌دهد در مقابل ولایت قائم علیه السّلام است نه مندکّ و فانى در ولایت و قیام قائم، و نه در مسیر و ممشاى آن حضرت."

▪️مشاهده می شود که چه طور گوینده، به قرینه ی تعبیر "قبل قیام القائم" (!!!) ادعا کرده که این حدیث، شامل قیامی که مندکّ و فانی در ولایت و قیام قائم باشد نمی شود!

{و البته لازم به ذکر است که روایات نهی از قیام،‌ بیان های متفاوتی دارد که این توجیه آبکی در آن ها قابل تطبیق نیست؛ برای مثال در برخی از آنها بر این تأکید شده که تا زمان خروج سفیانی حرکتی نکنید (وسائل ۱۵/ ۵۲)}

🔸نمونه ی دیگر، مطلبی بود که چندی پیش در یادداشت یکی از شخصیت های رسانه ای منتشر شد. در آن یادداشت در توضیح حدیث "من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتۀ حاهلیه" آمده بود که بعضی افراد به امام زمان علیه السلام معتقدند ولی با این حال نمی توان پذیرفت که از مات میتۀ جاهلیه خارج اند (مثال زده بود به "جریان شیرازی ها") و از این مطلب، نتیجه گرفته بود که باید به مراتب امامت قائل شویم (یعنی ولی فقیه هم مرتبه ای از امامت را دارد و چون اینها نسبت به این مرتبه باور ندارند مصداق مات میتۀ حاهلیه می شوند)!

✔️... کَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْکِتَابِ‏ وَ لَیْسَ الْکِتَابُ إِمَامَهُمْ لَمْ یَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنَ الْحَقِّ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَمْ یَعْرِفُوا مِنَ الْکِتَابِ إِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَه‏...
 چنان است که گویى آنان پیشوایان قرآنند و قرآن پیشواى ایشان نیست! پس در نزد ایشان چیزى جز نام قرآن باقى نماند، و جز خط و نوشتن آن چیزى دیگر ندانند ..

 

 

توشه شبهای قدر


بسم الله الرحمن الرحیم
✔️توشه ی شبهای قدر
(مقدمات دعا)

در مورد آداب و ادعیه ی مربوط به شبهای بزرگی که در پیش داریم زیاد گفته و نوشته شده است، روایات مربوطه هم در دسترس همگان قرار دارد. اما با توجه به این که دعا و توسل جایگاه مهمی در این شبها دارد، خوبست مروری بر نکات مهم استجابت دعا داشته باشیم، چه این که تقدیر ابدی ما وابسته به همین شبهاست و چه بسا یک دعای خوب و با شرایط، بتواند سعادت دنیا و آخرت ما را تغییر دهد.در این مختصر تلاش شده از کتب و روایات معتبر، اصول و قواعد مهم دعا نقل شود.

✅مهمترین نکته در مورد دعا، حالت نفسانی و قلبی فرد است. اگر خدای نکرده در راهی غیر از راه مورد رضایت خداوند قدم برداشته و دینمان از بابی غیر ابواب الله گرفته شده باشد، نباید انتظار استجابت دعا داشته باشیم:

⬅️قضیه فردی که چهل شب عبادت کرد و دعایش مستجاب نشد و به حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام شکایت کرد.خداوند به او وحی فرمود:
 «یا عیسى، إن عبدی أتانی من غیر الباب الذی أوتى منه، إنه دعانی و فی قلبه شک منک، فلو دعانی حتى ینقطع عنقه، و تنتثر أنامله، ما استجبت له».
«ای عیسی! این فرد به نزد من آمده از غیر دری که باید از آن به من رسیده شود، او مرا می خواند در حالیکه در قلبش نسبت به تو شکّیست، اگر با این حالت آن قدر مرا بخواند که گردنش بریده و انگشتانش پراکنده شود استجابت نخواهم کرد».

⬅️در روایت دیگری به فردی از بنی اسرائیل اشاره شده که سه سال برای فرزند دار شدن دعا می کرد، اما به علّت آلودگی قلب و نیّت نادرست و بدزبانی مستجاب نمیشد:
فأتاه آت فی منامه فقال: إنک تدعو الله عز و جل منذ ثلاث سنین بلسان بذی‏ء و قلب عات غیر تقی و نیة غیر صادقة فأقلع عن بذائک و لیتق الله قلبک و لتحسن نیتک. قال: ففعل الرجل ذلک ثم دعا الله فولد له غلام.(کافی 2/325)

✅نکته ی مهم دیگر، حقوق مردمان و مؤمنین است که دائره ی وسیعی دارد.
 حدیث قدسی:إنی غیر مستجیب لأحد منکم دعوة و لأحد من خلقی‏ قبله مظلمة (الخصال 337)
اگر یکی از بندگانم ستمی از دیگران به گردنش باشد، دعایش را مستجاب نخواهم کرد

▪️ پرداخت حقوق مالی شاید از دیگر حقوق مهم راحتتر باشد، اما اگر خدای نکرده مؤمنی را آزار داده، پشت سر او سخن گفته یا به او اهانت کرده باشیم، معلوم نیست راه خلاصی چگونه است، به خصوص اگر شرایط حلالیت طلبیدن هم نباشد..
در عین حال ادعیه ای وارد شده که متضمّن درخواست راضی کردن حق داران توسط خداوندست و ان شاء الله مؤثر خواهد بود.برای نمونه دعای  38 و 39 صحیفه سجادیه؛ و نیز در برخی روایات بیان شده:
من ظلم أحدا ففاته فلیستغفر الله له فإنه کفارة له.
هر کس به فردی ظلم کرد و سپس نتوانست حقّ مظلوم را ادا کند، پس برایش استغفار کند که این کفّار اش خواهد بود.

✅حالت تسلیم و رضا، از کلیدی ترین شرایط استجابت دعاست.اگر فرد به گونه ای باشد که واقعا از صمیم قلب به هر آنچه تقدیرش شود، و هرگونه که خداوند به دعایش پاسخ دهد راضی باشد، چنین ضمانتی در مورد او رسیده است:
عن الحسن بن علی علیهما السلام: أنا الضامن لمن لم یهجس فی قلبه إلا الرضا أن یدعو الله فیستجاب له.
امام حسن مجتبی علیه السلام: من برای کسی که در دلش جز رضا نقش نبندد، ضامن هستم که چون خداوند را بخواند دعایش مستجاب شود.


✔️زمان و مکان دعا

✅پس از اطمینان از مقدمات،زمان استجابت دعا را انتخاب کند.با توجه به روایات متعدد یک سوم آخر شب تا طلوع فجر، مورد توجه خاصّ الهی به بندگان است (در این شبها:حدود نود دقیقه قبل از اذان صبح تا اذان). البته در روایت دیگری ما بین نیمه شب تا یک سوم آخر شب (حدودا ازساعت 12:20 الی 1:50) ساعت استجابت دعا ذکر شده است.

✅همچنین مکان دعا در صورت توفیق همجواری بقاع مشرفه اهل بیت علیهم السلام طبعا امتیاز خاص خود را دارد:

 عن علیّ بن محمد الهادی علیهما السلام قال:  من کانت له إلى الله حاجة فلیزر قبر جدی الرضا ع بطوس و هو على غسل و لیصل عند رأسه رکعتین و لیسأل الله حاجته فی قنوته فإنه یستجیب له ما لم یسأل فی مأثم أو قطیعة رحم و إن موضع قبره لبقعة من بقاع الجنة لا یزورها مؤمن إلا أعتقه الله من النار و أحله إلى دار القرار.(عیون اخبار الرضا علیه السلام2/262)
امام هادی علیه السلام: هر کس بسوى خداوند حاجتى دارد پس بطوس بزیارت جدم على بن موسى الرضا علیهما السلام رود، و با غسل و طهارت باشد و بالاى سر آن حضرت دو رکعت نماز گزارد، آنگاه در قنوت نماز از خداوند متعال حاجت خویش را طلب کند، خدا حاجتش را در صورتى که گناه یا قطع رحم نباشد برخواهد آورد، و بدرستى که محل قبر آن حضرت یکى از بقعه های بهشت است..

در غیر این صورت، از برخی روایات استفاده می شود دعا در زیر آسمان و موضع خلوت امتیاز خاصّی دارد.


✔️شروع در دعا

✅پیش از دعا صدقه ای دهد.

✅ با طهارت، به خصوص غسل باشد؛ لباس پاکیزه بپوشد و حداقل دو رکعت نماز گذارد.بهتر این است که اگر می تواند دعای خود را در سجده ی دوم آخرین رکعت از خداوند طلب کند.

✅لازمست دقت داشته باشد که با تمام وجود متوجّه خدا بوده و قلب و فکرش در سمت و سوی دیگر نباشد:
عن أبی عبد الله علیه السلام: إن الله عز و جل لا یستجیب دعاء بظهر قلب ساه، فإذا دعوت فأقبل بقلبک ثم استیقن بالإجابة.

در نتیجه هر گونه مشغولیت ذهنی مضرّ به این حالتست.حداقل این دو سه شب اگر نمی توانیم کلا گوشی را خاموش کنیم، اتصال اینترنتش را قطع کنیم!

✅ابتدا خداوند تعالی را حمد و ثنا و تمجید کند، نعمتهای بی شمارش را یاد نموده و او را به اسامی جلال و جمالش بخواند.در این خصوص الفاظ خاصی لازم نیست و چه بسا اگر عربی نمی داند، به زبان مادری و همان گونه که فطرتش اقتضا می کند، بهتر باشد. اما الفاظ صادر از معصومین علیهم السلام لطف بیشتری دارد:

«یا أجود من أعطى و یا خیر من سئل یا أرحم من استرحم یا أحد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد یا من لم یتخذ صاحبة و لا ولدا یا من یفعل ما یشاء و یحکم ما یرید و یقضی ما أحب یا من یحول بین المرء و قلبه یا من هو بالمنظر الأعلى یا من لیس کمثله شی‏ء یا سمیع یا بصیر ...» و بدین ترتیب دیگر نامهای خداوند را نام برد.
نیز طبق روایتی اگر بنده ای ده بار (یا الله) بگوید، خداوند پاسخش دهد: (لبیک عبدی! ما حاجتک؟)، در مورد تکرار (یا ربّ) تا قطع شدن نفس، نیز چنین نقل شده است.

✅سپس بر پیامبر خاتم الانبیاء و اهل بیت گرامیش(صلوات الله علیهم اجمعین) صلوات بفرستد و خداوند را به حقّ آنان قسم دهد.همچنین پس از اتمام دعا مجدّد بر ایشان (علیهم السلام) صلوات فرستد که طبق روایتی، خداوند اکرم از این است که اول و آخر دعایی را بدون میانه اش مستجاب کند.

✅آنگاه یاد گناهان و کوتاهی هایش افتاده و در صورت امکان یکایک را نام برده و از تمام آن ها استغفار کند.

✅پس از رعایت این آداب ان شاء الله دعایش به اجابت نزدیک خواهد بود.هنگام دعا، حاجتش را با حالت تضرّع و چندین بار طلب کند:
عن أبی جعفر علیه السلام: و الله لا یلح عبد مؤمن على الله عز و جل فی حاجته إلا قضاها له.(کافی 2/475)
به خدا سوگند هیچ بنده ی مؤمنی بر دعایش پافشاری نمی کند، مگر این که خداوند آن را اجابت کند.
 در روایتی توصیه به چهل بار تکرار حاجت شده است.(الکافی ج ۲، ص ۴۸۷)

🔶حال گر قرار است پس از مدتها چند شبی را با خدای خود خلوت کنیم، بر این همّت بورزیم که عمده دعایمان را به اولین شخصیت جهان آفرینش اختصاص دهیم...
به غریب تنهایی که صبح تا به شام در غم و ناله به سر می برد...
محبوسی که نزدیک هزار و دویست سال از زندانی بودنش می گذرد، اما دریغ از یاوری شیعیانش، که هر چه در دنیا و آخرت دارند به برکت اوست اما فراموشش کرده اند...
به خصوص که این شبها، مُهر و امضای تقدیرات به دست مبارک ایشان است و باید خیلی بیشتر از همیشه دست به دامنش بود.
از خداوند بخواهیم دل شیعیان را به سمت او حرکت دهد و امور تمام مؤمنین را اصلاح کند، که طبق روایت، دعا برای برادران ایمانی موجب دعای مضاعف فرشتگان برای خود شخص خواهد شد.صلوات الله علیه و عجّل فرجه و جعلنا من شیعته و أنصاره

مروری بر اندیشه ی سیاسی شیعه در قیامها

بررسی تاریخی-اجتماعی مسأله ی قیام در اندیشه ی شیعه در این ارائه، سیر تاریخی بحث قیام در زمان ائمه علیهم السلام و روش سیاسی آنان به ترتیب از امیر المؤمنین علیه السلام تا زمان غیبت بررسی شده است.

برخی مسائل این ارائه:

- قیام مختار، زید و دیگر سادات مورد تأیید ائمه علیهم السلام نبوده است.

- هیچ یک از امامان معصوم علیهم السلام در قیامها شرکت، همراهی و یا توصیه ای نداشته اند.

- حتی مذاهب دیگر هم می دانستند که شیعه اهل قیام نیست.

- تصریح علمای شیعه به اینکه در مذهب ما قیام مسلحانه وجود ندارد.

 

مشاهده مستقیم و کامل این ارائه (بر تصویر زیر کلیک کنید)

نشست روایات نهی از قیام

 

 

دانلود بخش های مستقل (برای دانلود صوت مربوط به هر قسمت روی تصویر کلیک کنید):