قیام در عصر غیبت

بررسی فقهی، تاریخی، اعتقادی بحث قیام و انقلاب

بررسی فقهی، تاریخی، اعتقادی بحث قیام و انقلاب

قیام در عصر غیبت

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
مسأله ی قیام و انقلاب بارها از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته، اما متأسفانه معمولا با پیش فرضهای ذهنی و تحت تأثیرات فضای سیاسی از دقت مورد نظر منحرف می گردد.
در این صفحه امیدواریم بتوانیم آنچنان که شایسته است این مسأله را مورد کنکاش قرار دهیم.
بعون الله و توقیقه

دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر

بسم الله الرحمن الرحیم
📌دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر

 

🔸پیش از این بارها بر این تأکید شد که بر خلاف تبلیغات رسانه ای و برداشتهای سلیقه ای از سیره اهل بیت علیهم السلام، هرگز شیوه ی مقابله ی مسلحانه روش آنان نبوده و بلکه بیشتر روایات، مراعات تقیّه و عدم رویارویی مستقیم را توصیه می کنند.

یک نمونه ی جالب از این توصیه ها را می توان در روایت زیر دید که امام کاظم علیه السلام ضمن سفارش به عدم تقابل مستقیم با منصور دوانیقی، از شیعیان در خواست می کنند که به درگاه الهی روی آورده و مرگ او را بخواهند. صد البتّه این توصیه به ثمر می نشیند و پس از دعای عمومی شیعیان، مرگ منصور به صورت ناگهانی فرا می رسد!
این گزارش آموزنده را که حاوی نکات مهمّی در عرصه های مختلفست با هم مرور کنیم:

✅ابو ولّاد می گوید: در مدینه بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم و مبلغی همراه من بود که آن را به حضرت رساندم.
حضرت فرمود: «به اصحاب خود بگو: از خدای عز و جل تقوا پیشه کنید؛ شما در زمان سلطنت آن زورگو -یعنی منصور دوانیقی- هستید؛ پس زبان های خود را حفظ کنید و بر جان و دین خود تقیه نمایید، و هر آنچه را بر ما و خودتان از آن بیمناکید، با دعا دفع کنید؛ زیرا به خدا قسم دعا کردن و از خدا خواستن، بلا را بر می گرداند، اگر چه مقدر و حتمی گشته باشد و فقط امضای آن مانده باشد؛ پس خداوند را بخوانید و از او درخواست کنید که بلا را از شما دور می گرداند. پس در دعا پافشاری کنید که خدا آن بلا را از شما کفایت فرماید».

ابو ولّاد می گوید: وقتی گفتار امام کاظم را به اصحابم رساندم، آنان به آن عمل نموده و علیه منصور دوانیقی دعا کردند. و این موضوع در سالی بود که منصور به مکه آمده بود؛ پس پیش از تمام کردن مناسکش در نزدیکی چاه میمون مُرد و خداوند ما را از شر او راحت کرد.

 ابو ولّاد می گوید: من در آن سال به حج رفته بودم؛ پس بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم؛ حضرت فرمود: «ای ابو ولّاد! دیدی این امر من و تشویق شما برای نفرین کردن منصور دوانیقی چگونه به نتیجه رسید؟ ای ابو ولّاد! هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل می شود و خدا دعا کردن را بر آن بنده الهام می کند، مگر این که برطرف کردن آن بلا نزدیک باشد؛ و هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل می شود و خدا آن بنده را از دعا کردن باز می دارد، مگر این که آن بلا طولانی باشد؛ پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شما باد به دعا کردن!»
(بحار الانوار ۹۰/ ۲۹۸؛ برگرفته از ترجمه ی بحار مندرج در سایت قائمیه)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی